نکات اساسی قصهگویی برای کودکان: روش انتخاب قصه، اصول و لحن برای گروههای سنی مختلف
قصهگویی در بسیاری از کشورهای دنیا حرفه محسوب میشود. به این معنی که افراد قصهگو به این منظور آموزش میبینند، در این حیطه فعالیت میکنند و در قبال آن حقالزحمه دریافت میکنند. این امر علاوه بر اینکه اهمیت قصهگویی را نشان میدهد، ما را متوجه این نکته میکند که برخلاف باور عموم، قصهگویی اصول، نکات و روشهای ویژهای داشته و پشتوانهای علمی و هنری دارد که لازم است فرا گرفته و تمرین شود. درعین حال ثابت شده است که یکی از موثرترین شیوههای آموزش غیرمستقیم به کودکان و نوجوانان قصهگویی است. به همین دلیل یادگیری اصول و روشهای آن در سرفصلهای دروس دانشگاهی برای متقاضیان مربیگری و معلمی پیشبینی شده است.
در مقالهای با عنوان «قصهگویی چطور میتواند بر روی تربیت فرزندان در عصر مدرن تاثیر مثبت بگذارد؟» به تفصیل در مورد تاثیر قصهگویی بر روند تربیتی فرزندان را مورد بررسی قرار دادیم. اشاره کردیم که کودکان یادگیری و تجربه را در خانواده و از اولین روزهای زندگی آغاز میکنند. تحقیقات ثابت کرده است که جنین در شکم مادر از ۶ ماهگی زبان را درک کرده و تفاوت زبانهای مختلف را از هم تشخیص میدهد. در عین حال صدای مادر و نزدیکان را میشناسد و به محض ورود به دنیا با آنها ارتباط برقرار میکند. اینکه کلام، از اولین پلهای ارتباطی نوزاد با دنیای خارج است نشان میدهد که میتواند ابزاری موثر برای یادگیری باشد و هست. در کنار آنچه کودک ناخودآگاه و به واسطه قرار داشتن در خانواده یاد میگیرد، لازم است بعضی مسائل تربیتی و آموزشی نیز به او منتقل گردد. طبیعیست که کودک در سالهای آغازین زندگی، تمایلی به آموزش مستقیم نداشته و امر و نهی و باید و نباید را تحمل نمیکند.
فهرست
اصول و روش قصه گویی برای کودکان
اینجاست که نیاز به آموزشهای غیرمستقیم احساس میشود. آموزشهایی که به واسطه انواع بازیها یا با ترقندهایی مثل قصهگویی میتوان به کودک یا نوجوان ارائه داد. با توجه به تفاوتهای اجرا و آموزش در دو روش بازی و قصهگویی، در این مبحث به بررسی بایدها و نبایدها در قصهگویی میپردازیم. لازم به تاکید است که نکاتی که در این مقاله میآید در قصهگویی بزرگترها برای فرزندانشان قابل اجراست و قطعا تفاوتهای زیادی در این روش از قصهگویی با قصهگویی حرفهای یا جشنوارهای که به قصد رقابت انجام میشود وجود دارد.
برای اینکه قصهگویی مفید و موثری برای کودکتان داشته باشید توجه به نکات زیر لازم است:
اهمیت و روش انتخاب قصه برای گروههای سنی مختلف
انتخاب قصه، درست به اندازه انتخاب محتوای وعدههای غذایی فرزندتان اهمیت دارد! چراکه شما میخواهید از محتوای قصه به نفع هدایت و تربیت کودک بهره ببرید. مهمترین نکته در انتخاب قصه، توجه به گروه سنی کودک است.
قصهگویی برای گروه سنی ۲ تا ۳ سال
با توجه به اینکه دایره لغات کودک در ۲ تا ۳ سالگی در حدود ۹۰۰ کلمه است، توجه به این نکته که کلمات قصه برای کودک قابل درک باشد بسیار مهم است. قصههایی که برای کودکان زیر ۲ سال گفته میشود میتواند در حد ۳ الی ۴ جمله باشد. قصههای کوتاهی که به یک رویداد اشاره میکنند، توان تمرکز و درک را در این سن در کودک بالا برده و توجه او را به شنیدن و درک کردن بیشتر میکنند. توجه به محتوای قصه برای کودکان در این سن بسیار مهم است. با بالاتر رفتن سن کودک نیز باید توجه داشت که مفاهیم باید برای کودک ملموس و قابل درک باشد. با توجه به اینکه ذهن کودکان در این سن غیرانتزاعی است، قصههایی که به مفاهیم غیرعینی مثل بخشندگی و فداکاری و… اشاره دارد برای این گروه سنی قابل درک نیست.
قصهگویی برای گروه سنی ۳ تا ۴ سال
در کودکان ۳ تا ۴ سال قصههایی که تکرار دارند جذابتر هستند. این تکرار در چند بخش میتواند اتفاق بیفتد:
- یک عبارت در قصه تکرار شود. مثلا در قصه موش دم بریده، عبارت: عمو پینه دوز! دمبمو بدوز! فردا شب عید، همه دم دارن، من ندارم!
- یک ماجرا در قصه تکرار شود. مثلا رفتن و آمدن گرگ به در خانه شنگول و منگول و هر بار شبیهتر شدن به بزبز قندی.
- تکرار یک اتفاق که شبیه ضرب المثل شود. مثل: یک بار جستی ملخک، دو بار جستی ملخک، آخر به دستی ملخک!
علاوه بر این کودکان از بارها و بارها شنیدن یک قصه آشنا لذت میبرند و از آن سیر نمیشوند. اینکه ماجرای قصه را میدانند، نه تنها آنها را از شنیدن قصه دلزده نمیکند، بلکه بخاطر این آشنایی ذهنی برای شنیدن آن مشتاقتر هم هستند.
قصهگویی برای کودکان گروه سنی تا ۵ سال
تا ۵ سالگی بچهها هنوز هم مشتاق قصههای تکراری هستند، با این تغییر که ریتم هم میتواند به قصه اضافه شود. حوادث این قصهها باید برای کودکان در این سن ملموس بوده و شخصیتها و اسمها آشنا باشند. قهرمان قصهها در این سن به غیر از افرادی همچون اعضای خانواده و پدربزرگ و مادربزرگ، میتوانند از کودکان هم سن او و یا حیوانات سخنگو باشد. کودک در این سن جاندارپنداری را دوست دارد و از حرف زدن اشیا و اسباببازیهایش در قصه لذت میبرد.
قصهگویی برای کودکان گروه سنی ۶ تا ۸ سال
۶ تا ۸ سالگی سن فانتزی بچههاست. در این سن بچهها به تخیل رو میآورند و در عین حال که میدانند افکارشان خیالپردازی است و تفاوت آن را با واقعیت درک میکنند، از آن لذت میبرند. این سن، سن افسانهگویی برای کودک است. افسانههایی لطیف و بدون خشونت.
قصهگویی برای کودکان گروه سنی ۹ تا ۱۰ سال
۹ تا ۱۰ سالگی سنی است که کودک میتواند وارد اجتماع شود. برای ورود به اجتماع زیرکی و هوشمندی لازم دارد. برای همین به قصههایی که در آن شخصیتهای زبل و حتی حیلهگر دارند، علاقمند میشود. همچنین چون کمکم طنزهای کلامی و حرکتی را درک میکنند به قصههای طنز هم گرایش دارند. در این سن هم قصهها باید پایان خوب داشته باشند و در آخر، همهچیز به خوبی و خوشی پایان گیرد. اگر نه خودشان در ذهنشان پایانبندی داستان را تغییر میدهند!
قصهگویی برای کودکان گروه سنی تا ۱۱ سال
تا ۱۱ سالگی کودک به رقابت علاقمند میشود. به همین دلیل از قصههای هیجانانگیزی که اکشن و یا به اصطلاح عامیانه «بزن بزن» باشد لذت میبرد. همچنین داستانهای افسانهای که در آن ضعف شخصیتهای داستان با نیروهای مافوقطبیعه برطرف میشود برای او جذاب هستند.
قصهگویی برای کودکان گروه سنی ۱۲ تا ۱۴ سال
کشش به سمت افسانه تا دو سال بعد در کودک از بین میرود به نحوی که در ۱۲ تا ۱۴ سالگی به سن الگوپذیری رسیده و چون به دنبال هویت خود است، در قصهها به دنبال کسی میگردد که بتواند خودش را شبیه او کند. از این به بعد الگوی او دیگر شخصیتهای افسانهای و داستانی نیست، بلکه به دنبال الگوهای زنده و واقعی میگردد. قصههایی از فوتبالیستها، هنرپیشهها، دانشمندان و … در این سن برای نوجوانان جذابتر است.
اصول قصهگویی برای کودکان
فارغ از روشهای متنوع و مختلف قصهگویی که باید در مجالی دیگر به آن پرداخت، چند اصل کلی را باید در قصهگویی برای بچهها در نظر داشت:
۱. زبان قصهگویی
قصه میتواند به زبان مادری و یا زبان معیار برای کودک تعریف شود. در سنین پایینتر، قصهگویی به زبان مادری به کودک کمک میکند تا علاوه بر یادگیری صحیح معنی کلمات، احساسات و عواطف را نیز به درستی فرا گیرد. در قصهگویی خصوصا برای سنین پایین، استفاده از زبان کتابی و رسمی توصیه نمیشود. در سنین بالاتر اگر قصد دارید قصههای تاریخی بگویید، استفاده از زبان کتابی بلامانع است. فقط باید درنظر داشت که قصهگویی به حالتی تصنعی و ساختگی تبدیل نشود.
۲. ارتباط موثر با کودک
همانطور که در تعرف قصهگویی از دیویی چمبرز آمده، قصهگو و شنونده با هم دست به خلق جهانی میزنند که بر اساس کلمهها و تخیل بنا شده است. بنابراین داشتن ارتباط چشمی با کودک بعنوان اولین الزام برای قصهگویی و استفاده از لغات و تعبیراتی که برای کودک قابل فهم باشد، در قدم بعدی مطرح است. در عین حال متوجه این نکته باشیم که قصهگویی می تواند راهی برای افزایش دامنه لغات کودک باشد. به همین منظور استفاده از یک یا دو کلمه ناآشنا در هر قصه به همراه توضیح معنی و کاربرد آن می تواند کودک را با لغات جدید آشنا کند.
۳. تسلط بر قصه
برای اینکه بهترین نتیجه را از قصهگویی بگیرید باید بر قصه کاملا مسلط باشید. برای این کار قصه را قبل از گفتن بارها بخوانید و با خود مرور کنید. به این کار «درونی کردن قصه» میگویند. دقت داشته باشید قصهگویی با کتاب خوانی کاملا متفاوت است. بنابراین اگر بخواهید کلمه به کلمه داستان را از کتاب حفظ کنید و برای کودک بازگو کنید به نتیجهای که برای قصهگویی میشناسیم نخواهید رسید. گو اینکه کتابخوانی نیز ارزشهای خود را دارد و نمیتوان از محاسن آن چشمپوشی کرد.
۴. بهکارگیری کلمات اختصاصی کودک
قصه را با کلمات خودتان خوشمزهتر کنید. با شناختی که از کودکتان دارید قصه را تعریف کنید. با اضافه کردن توضیح و تشبیه به کودک کمک کنید تا بتواند در فضای قصه قرار بگیرد و به خوبی آن را در ذهنش تصویرسازی کند. از عبارات خارج از عنف یا کلمات رکیک به هیچ وجه – حتی از زبان شخصیت منفی قصه – استفاده نکنید. از کلمات کلیدی در قصه استفاده کنید. کلمات کلیدی کلماتی هستند که صدای قصهگو و وزن جمله بعدی با آن تغییر میکند، مثل ناگهان، یکهو، یکمرتبه. اگر صدای ما بالا بوده باشد، بعد از این کلمات پایین آمده و برعکس. این کلمات کمک میکنند که لحن قصهگویی شما از یکنواختی بیرون بیاید.
۵. اجتناب از نتیجهگرایی و مستقیمگویی
اشاره مستقیم به نتیجه یا پیام قصه مطلقا اشتباه است. قصهگویی یک روش آموزش غیرمستقیم است. بنابراین هرگز در پایان قصه از جملاتی همچون «پس نتیجه میگیریم که …» یا «پیام قصه اینست که …» و عبارات مشابه استفاده نکنید. برای اینکه بدانید آیا قصه تاثیر لازم را بر کودک گذاشته یا نه میتوانید با سوالاتی قصه را مرور کنید. مثلا در قصه مشهور مهمانهای ناخوانده میتوانیم از کودک بپرسیم: چه حیواناتی به خانه ی پیرزن آمدند؟ چرا؟ پیرزن چکار کرد؟ …
۶. توجه به احساسات کودک
در پایان هر قصه چند دقیقه با کودکتان بمانید. اگر سوالی دارد به آن پاسخ دهید. اگر دوست دارد درباره قصه با شما صحبت کند، حرفهایش را خوب بشنوید و پاسخ دهید. حتی اگر حرفی خارج از موضوع قصه دارد با او همراهی کنید. او پس از قصه در بهترین شرایط پذیرش و گفتگوست. این کار به تقویت کیفیت رابطه ی شما با کودکتان کمک می کند.
از قصه گویی لذت ببرید. این هنر، علاوه بر اینکه شنوندگان را غرق در لذت میکند میتواند قصهگو را هم به شادی درونی برساند. هنر قصهگویی را خوب یاد بگیرید، تمرین کنید و به خوبی از آن بهره ببرید. از خلاقیتهای خود هم در این کار استفاده کنید.
درباره نویسنده:
رزا عطایی، کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی، مربی فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، برگزیده کشوری دورههای مختلف جشنوارههای قصهگویی، مدرس قصهگویی و دورههای پرورش خلاقیت و بازی درمانی و نیز مربی کودکان با نیازهای ویژه است.
دیدگاه ها
5 دیدگاه
و چقدر قصه گفتن و قصه شنیدن شیرین است…
ممنون از مطلب مفید شما❤❤❤
به واقع یکی از فرصت های شیرین برای هر پدر و مادر و فرزندی، زمانیست که با هم می گذرانند. و قصه گویی بهانه ای جذاب و عالی برای ارتباط متقابل والدین و کودک است.
ممنون از فرصتی که برای مطالعه ی مقاله گذاشتین.
مطالب جالب توجه و با اهمیت بود.وجود نکات حرفه یی و مهم در مسایلی چون قصه گویی بسیار مورد توجه قرار گرفت.
ممنون از فرصتی که برای مطالعه ی مقاله گذاشتین.
همونطور که فرمودین قصه گویی یه فعالیت قابل توجه و پر از نکات ریز آموزشیه. و در اغلب کشورها به دلیل ارزش و اهمیتی که در تربیت غیر مستقیم داره بعنوان حرفه مطرح شده و کار میشه.
سلام لطفا من را بیشتر راهنمایی میکنید. می خواهم قصه گویی را حرفه ای یادبگیرم
ارسال دیدگاه